عباس ذوالقدری

عباس ذوالقدری
سایت قبلی 2baleparvaz.ir
کانال تلگرامی قبلی menbardigital@

امام صادق علیه السلام فرمود: مَنْ تَعَلَّمَ الْعِلْمَ وَ عَمِلَ بِهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ دُعِیَ فِی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ عَظِیماً فَقِیلَ تَعَلَّمَ لِلَّهِ وَ عَمِلَ لِلَّهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ (الکافی، ج‏1، ص: 36) یعنی: هر که براى خدا علم را بیاموزد و به آن عمل کند و به دیگران بیاموزد در ملکوت آسمانها عظیمش خوانند و گویند: آموخت براى خدا، عمل کرد براى خدا، تعلیم داد براى خدا.

امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِمْ (نهج البلاغه، حکمت 73)
یعنی: کسی که خود را رهبر و امام مردم قرار داد باید قبل از تعلیم دیگران به تعلیم خود پردازد و پیش از آنکه به زبان تربیت کند، به عمل تعلیم دهد. و آن که خود را تعلیم دهد و ادب کند، به تعلیم و تکریم سزاواراتر است از آن که دیگری را تعلیم دهد و ادب آموزد.

۳۸ مطلب با موضوع «معرفت نفس» ثبت شده است

دانستیم که عدم هیچ است و از هیچ چیزى نیاید پس هر اثرى که هست از وجود است. و چون عدم هیچ و ناچیز است واقعیت و حقیقت چیزى نخواهد بود. پس واقعیت و حقیقت همه چیزها هستى است که آن را به تازى وجود گویند و این وجود است که منشأ و مبدأ همه آثار است.

به عقیدت سوفسطائیان و به برخى از ادلّه آنان در پیرامون عقیدتشان آشنا شدیم و دانستیم که آنان منکر حقیقت و واقعیت‏ اند و مدعى ‏اند که هیچ اصل ثابت علمى وجود ندارد و همه حقایق باطل است.

اکنون ببینیم که سوفسطائیان در این عقیدتشان به صواب رفته‏ اند یا به خطا؟

اکنون ببینیم آنچه مشهود ما است آیا واقعیتى دارد یا نه؟ به عبارت دیگر، آیا هستى را حقیقتى است یا این که هیچ چیز، حقیقتى ندارد؟ به مثل، همه این جهان هستى چون سرابى است که به صورت آب می ‏نماید، و چون نقش دومین چشم لوچ است که به شکلى درآمده است که در نتیجه حق و واقع را مطلقا انکار کنیم و مدعى گردیم که وجود موجود نیست و سراى هستى پندارى و خیالى از ما است؟

در درس اوّل دانستیم که هر چه مشهود ما است وجود دارد یعنى موجود است بلکه خود وجود است و تا حدّى در مشهودات خود کاوش کردیم و آنها را با یکدیگر سنجیدیم و نتیجه گرفتیم که انسان دانا اشرف از اقسام دیگر است.

اصولی درمعرفت نفس

کلمه 587 از کتاب هزار و یک کلمه علامه حسن زاده آملی

یکى از آثار قلمى این خدوم علم حسن حسن‌ زاده آملى، کتابى به نام دروس معرفت نفس است که به نظم و نضد خاصّى، بالفعل حاوى یکصد و پنجاه و سه درس است که سالیانى براى عزیزانى طالب کمال، تحریر و در محضر انس و قدس آنان تقریر و تدریس مى‌شد.

عصاره و خلاصه بسیارى از مطالب دروس معرفت نفس را به صورت «اصل» درآورده‌ایم که اگر گاه نیاز پیش آید، از این اصول یادآور شویم:

وجود است که مشهود ما است؛ ما موجودیم و جز ما همه موجودند؛ ما جز وجود نیستیم و جز وجود را نداریم و جز وجود را نمی ‏یابیم و جز وجود را نمی ‏بینیم.

وجود را در فارسى به هست و هستى تعبیر می کنیم. در مقابل وجود عدم است که از آن به نیست و نیستى تعبیر می ‏شود. و چون عدم نیست و نیستى است پس عدم هیچ است و هیچ، چیزى نیست تا مشهود گردد و اگر بحثى از عدم پیش آید به طفیل وجود خواهد بود. پس وجود است که منشأ آثار گوناگون است و هر چه که پدید می ‏آید باید از وجود باشد نه از عدم. و من بدیهی ‏تر از این درس چیزى نمی ‏دانم.

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم 

اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ* خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ* اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْأَکْرَمُ* الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ* عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ‏ 

هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ‏


نگارنده را شیوه و برنامه این بود که هرگاه از حوزه علمیه تهران یا قم به آمل می ‏آمد با دوستانى در آنجا، چند حلقه تدریس و تحقیق داشت. این دروس معارف عقلى و اصول علمى که چشمه‏ هایى از منبع حیات لایزالى، و گوهرهائى از خزائن وسائط فیض الهى است، اثرى است که از برکت محفل آن تشنگان آب زندگانى، به رشته نوشته درآمد.


مثنوى را چون تو مبدأ بوده ‏اى             گر فزون گردد تواش افزوده ‏اى‏

همّت عالى تو اى مُرتجى                  می کشد این را خدا داند کجا

کان لِلّه بوده ‏اى در ما مَضى               تا که کان اللّه له آمد جزا

هرکش افسانه بخواند افسانه‏ ایست    و آن که دیدش نقد خود فرزانه ‏ایست‏


امید است که مردم صاحب‏نظر را اثرى مؤثر و مستعدین را مأدبه ‏اى با فائده و مائده‏ اى با عائده بوده باشد. افتتاح آن، پنجشنبه سوم محرم هزار سیصد و نود و پنج هجرى قمرى مطابق بیست و ششم دیماه هزار و سیصد و پنجاه و سه هجرى شمسى بود. در این دروس معرفت نفس اعنى خودشناسى، طریق معرفت به ماوراى طبیعت و به خداشناسى است که مرآت و مرقات جمیع معارف است؛ وَ مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ. 

دروس معرفت نفس عنوان یکی از کتب نفیس علامه حسن زاده آملی است که شامل صد و پنجاه و سه درس است. تصویر زیر صفحه اول این کتاب است که حضرت علامه با دستخط زیبای خود تقریظی بر کتاب خودشان نوشته اند و در اهمیت موضوع معرفت نفس داد سخن داده اند.