عباس ذوالقدری

عباس ذوالقدری
سایت قبلی 2baleparvaz.ir
کانال تلگرامی قبلی menbardigital@

امام صادق علیه السلام فرمود: مَنْ تَعَلَّمَ الْعِلْمَ وَ عَمِلَ بِهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ دُعِیَ فِی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ عَظِیماً فَقِیلَ تَعَلَّمَ لِلَّهِ وَ عَمِلَ لِلَّهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ (الکافی، ج‏1، ص: 36) یعنی: هر که براى خدا علم را بیاموزد و به آن عمل کند و به دیگران بیاموزد در ملکوت آسمانها عظیمش خوانند و گویند: آموخت براى خدا، عمل کرد براى خدا، تعلیم داد براى خدا.

امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِمْ (نهج البلاغه، حکمت 73)
یعنی: کسی که خود را رهبر و امام مردم قرار داد باید قبل از تعلیم دیگران به تعلیم خود پردازد و پیش از آنکه به زبان تربیت کند، به عمل تعلیم دهد. و آن که خود را تعلیم دهد و ادب کند، به تعلیم و تکریم سزاواراتر است از آن که دیگری را تعلیم دهد و ادب آموزد.

۱۹ مطلب با موضوع «دعا» ثبت شده است

متن دعای عرفه امام حسین علیه السلام

ترجمه: ابوالحسن شعرانی

 

مقدمه مترجم

الحَمدُللّه وَ الصَّلوهُ عَلی رَسُولِهِ وَ الأئمَّهِ الْمَیامِینِ مِن آلِه.

دعای روز عرفه که از حضرت ابی عبداللّه الحسین علیه السلام مأثور و ببلاغت لفظ و علوّ معنی مشهور است و آنرا باید از ادّله امامت و ولایت حضرتش شمرد، روایت بشیر و بشر پسران خزیمه اسدی است و چنانکه از قرائن معلوم می گردد این دو نفر خود مردانی سخن شناس، خردمند و هوشیار بوده اند و بشیر اسدی را در رجال شیخ از اصحاب حضرت ابی عبداللّه الحسین شمرده و بیش از این از حال او ذکر نکرده است و دلیل خردمندی و سخن شناسی وی ضبط و نقل این دعا بس، و نیز خطبه حضرت زینب علیهاالسلام را در کوفه اونقل کرده است همان خطبه که بر بلیغ ترین خطب ناطقین عالم طعن می زند و خود بشیر چون خواست حدّ بلاغت آنرا معیّن کند عاجز ماند و بهتر از این بیان نیافت

ص: 27

«کَاَنَّما تنطق و تَفْرَغُ عَلی لِسانِ اَمیرِالمُؤمِنینَ» و در مدح سخن چیزی از آن بالاتر نباشد که تشبیه بکلام امیرالمؤمنین علیه السلام کنند. باری این بشر راوی دعای عرفه شیفته سخنان بلیغ آن حضرت بود و به نظر نویسنده این سطور ابوالحسن المدعوّ بالشّعرانی خزیم بن بشیر که روایت خطبه حضرت زین العابدین علیه السلام از اوست همان بشیر بن خزیم است که به تصحیف نام او و پدرش مقدّم و مؤخّر شده است باری دعا را سیّد بن طاووس علیه الرحمه در کتاب اقبال نقل کرده است و کفعمی نیز در بلدالأمین آورده و گوید بشیر و بشر گفتند «در آنروز که حضرتش آن دعا را خواند مردم در صحرای عرفات بر گرد او ایستاده بودند و به مناجات او گوش فرا داده، و از ناله و زاری و گریه باز نمی ایستادند، تا دعا به پایان رسید، و مردم خود به استماع آن دعا اکتفا کرده، فراغت برای آنکه خود دعا بخوانند نیافتند و علما به بسیاری از فقرات این دعا در مسائل توحید احتجاج کرده اند.

بالجمله از مواریث بزرگ اهل بیت و افتخار شیعه است،

ص: 28

امّا عبارت دعا در اقبال و بلدالأمین با یکدیگر اختلاف دارد بلکه نسخ اقبال که ما دیده ایم متّفق نیست، و از آن نباید عجب داشت چون هرگز عنایت روات به حفظ الفاظ حدیث به اندازه عنایت به حفظ قرآن نبوده است و عبارات یک حدیث در روایات مختلف، مختلف آمده است و همه آن اختلافات در دعا صحیح است، و من در این ترجمه متابعت یک نسخه اقبال کردم که به نظر بهتر آمد، و چند جمله در اوّل دعا که در بعضی نسخ آن دیده شد، و در نسخ دیگر نبود، ترجمه نکردم چون آن فصاحت که در سایر قرائن دیدم در آن ندیدم و احتمال دادم که بعضی راویان به سبب نسیان در آن تحریفی کرده، امّا زیادتی آخر دعا که در نسخ اقبال موجود است و در بلدالأمین نیست، بالتمام آورده و ترجمه کرده و نظر خود را در ذیل آن باز نمودم، و خوانندگان ارجمند اگر به نقصی در ترجمه برخورند مرا معذور دارند که فرصت اصلاح چنانکه باید نیافتم و مشاغل دیگر مانع آمد که حقّ آنرا ادا کنم امّا سعی کردم لغت فارسی یا عربی غلط و عامیانه و ترکیب مستهجن و

ص: 29

کلام نارسا و مبهم در ترجمه نیاورم، و در بیان معنی به کمترین لفظ قناعت کنم چون خلاف ادب است سخنان اولیا را به لغت غلط و ترکیب سقط روایت کنند و علی اللّه التّوکل.

و داعی این ناچیز در ترجمه و نشر دعا ترغیب و تشویق جناب اجلّ آقای حاج سیف اللّه خان نوّاب است دام اقباله که علاوه بر قرابت نسب نسبت به بنده لطف خاص دارند و از جهات بسیار اطاعت دستور ایشان را بر خود فرض می شمرم که حضرتش با آنکه از آغاز جوانی به تقلد مناصب عالیه دولتی، و مشاغل مهّمه مملکتی مفتخر بودند، خلق زهّاد و عادت عبّاد را رها نکرده و در همه عمر به هیچ آلایشی متّهم نگشته، و کسی را از خود ناراضی ننموده، و این سخن را من نه از تعصّب می گویم بلکه «قولی است که جملگی برآنند» و این نزاهت را از آبا و امّهات و اجداد و جدّات به حق به میراث برده، که همه اهل خیرات و سعادات و مبّرات بوده اند، و این بحث را فصلی جداگانه باید نوشت و...

ص: 30

متن دعای عرفه ی امام حسین علیه السلام

 

ص: 31

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی لَیْسَ لِقَضائِهِ دافِعٌ، وَلاَلِعَطائِهِ مانِعٌ، وَلاَ کَصُنْعِهِ صُنْعُ صانِعٍ، وَهُوَ الْجَوادُ الْواسِعُ، فَطَرَ أَجْناسَ الْبَدائِعِ، وَأَتْقَنَ بِحِکْمَتِهِ الصَّنائِعَ، لاَتَخْفی عَلَیْهِ الطَّلائِعُ، وَلاَ تَضِیعُ عِنْدَهُ الْوَدائِعُ، جازِی کُلِّ صانِعٍ، وَرایِشُ کُلِّ قانِعٍ، وَراحِمُ کُلِّ ضارِعٍ، وَمُنْزِلُ الْمَنافِعِ وَالْکِتابِ الْجامِعِ بِالنُّورِ السَّاطِعِ، وَهُوَ لِلدَّعَواتِ سامِعٌ، وَ لِلْکُرُباتِ دافِعٌ، وَ لِلدَّرَجاتِ رافِعٌ، وَ لِلْجَبابِرَهِ قامِعٌ، فَلا إِلهَ غَیْرُهُ، وَلاَ شَیْءَ یَعْدِلُهُ،

ص: 32

بنام خداوند بخشنده مهربان

سپاس خدایرا که حکم او را دفع نتوان کرد(1) و بخشش از او باز نتوان داشت. کار او بکار کس نماند اوست بخشنده بسیار عطا از هر جنس تازه آفرید و صنایع خویش به حکمت استوار ساخت دیده بانان از وی پنهان نمانند(2) و امانتها نزد او تباه نشوند کارگر را پاداش دهد و قناعتکار را بسامان رساند بر زاری کنان ببخشاید و هر چیز سودمند را آماده ساخته و کتاب جامع روشن فرستاده دعاها را بشنود و بلاها دور گرداند درجات نیکان را برافرازد و ستمکاران را براندازد. معبودی غیر او نیست و همتا ندارد

ص: 33


1- 1 _ خداوند اصل و مبدء هر چیز است و صدور شرّ از مبدأ خیر محال، پس قضای او خیر محض و حاوی همه مصالح و منافع خلق است خداوند را سپاس باید گفت که قضای او را هیچکس تغییر نتواند داد، یعنی مصالح او را مبدل به مفسده نتواند کرد. اگر کسی گوید خداوند بهترین مصالح را مراعات کرده است پس دعا برای چیست؟ گوئیم خداوند مقدّر کرده است بسیاری از مصالح و خیرات را بوسیله دعا عطا فرماید چنانکه مقدّر کرده است روزی خلق را به باران و آفتاب و کشت و زرع و صنعت به آنان رساند و طلب آن بی وسائل و دعا، خلاف قضای الهی است.

2- 2 _ دیده بانان لشکر همیشه خود را پنهان می کنند تا دشمن بر آنها آگاه نشود.

در کتاب فلاح السائل سید بن طاووس این دعا را برای بیدار شدن برای نماز شب ذکر کرده است و فرموده خود مولف هم به آن مقید بوده است:

 

اللَّهُمَّ لَا تُؤْمِنِّی مَکْرَکَ وَ لَا تُنْسِنِی ذِکْرَکَ وَ لَا تُوَلِّ عَنِّی وَجْهَکَ- وَ لَا تَهْتِکْ عَنِّی سِتْرَکَ وَ لَا تَأْخُذْنِی عَلَى تَمَرُّدِی- وَ لَا تَجْعَلْنِی مِنَ الْغَافِلِینَ وَ أَیْقِظْنِی مِنْ رَقْدَتِی- وَ سَهِّلْ لِیَ الْقِیَامَ فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ فِی أَحَبِّ الْأَوْقَاتِ إِلَیْکَ- وَ ارْزُقْنِی فِیهَا الصَّلَاةَ وَ الشُّکْرَ وَ الدُّعَاءَ حَتَّى أَسْأَلَکَ فَتُعْطِیَنِی- وَ أَدْعُوَکَ فَتَسْتَجِیبَ لِی وَ أَسْتَغْفِرَکَ فَتَغْفِرَ لِی- إِنَّکَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِیم

جواز انشای دعا

سید بن طاووس رحمه الله در دعای هلال شوال‏ در کتاب اقبال الاعمال می نویسد: «فصل فیما نذکره من کیفیة الدخول فى شهر شوال‏ و ما انشأناه عند رؤیة هلاله- الى قوله: و امّا ما یقال عند رؤیة هلال شوال‏ فقد قدمنا فى کتاب عمل الشهر دعاء انشأناه یصلح لجمیع الشهور فان لم یجده فلیقل عند رؤیة الهلال المذکور:

اللهم انک قد مننت علینا بضیاء البصائر و الابصار ...

که خود آن بزرگوار به صراحت می فرماید این دعا را خودم انشاء کرده ام. پس معلوم شد لازم نیست دعا حتما مأثور از اهل بیت باشد و کمل اولیاء می توانند از نزد خود دعا انشاء کنند. 


چند مناجات قرآنی

الهى‏ چگونه از عهده شکرت برآیم که روزى با کتاب موش و گربه عبید زاکان فرحان بودم و امروز به تلاوت آیات قرآن الرحمن.

الهى‏ مصلّى کجا و مناجى کجا تالى فرقان کجا و اهل قرآن کجا. خنک آنکه مصلّى مناجى و تالى فرقان و اهل قرآنست.

الهى‏ جنّ گفتند سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً یَهْدِی إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ‏ واى بر انسى که از جنّ کمتر است.

الهى‏ ماه مبارک (1390 ه ق) را حرام کردم که نه قدر روزه را دانستم و نه قدر قدر را، نه قرآن خواندم و نه سحر داشتم و نه سهر، در لیلة الجوائز جز شرمسارى چه می برم. خوشا به حال صائم که «له فرحتان حین یفطر و حین یلقى ربه»، بدا به حالم که لى حزنتان، بارآلها آهم جهنم ‏سوز است.

الهى‏ واى بر آنکه در شب قدر فرشته بر او فرود نیامده‏ با دیو همدم و همنشین گردد.

الهى‏ دهن آلوده را با کتابت چکار که‏ لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ‏ واى بر آن مرشدى که دهنش پلید است چه آن نارشید خود شیطان مرید است، اگر در آشکار بایزید است در پنهان با یزید است.

الهى‏ در فکر فهمیدن حروف مقطعه کتابت بدینجا رسیدم که تمام کلماتت حروف مقطعه‏ اند خنک آنکه اهل قرآن است.

الهى‏ این روزگار طوفانى ‏تر از طوفان نوح است و قرآن کشتى نجات. خوشا به حال اصحاب السفینه.

الهى‏ این کلمه ناتمام خوشحال است که به اسم، سه حرف از حروف مقطعه فرقانت را دارا است، کلمات تامه ‏اى که به حقیقت همه مقطعه قرآنت را دارایند چونند.

الهى‏ حسن که از شنیدن یک نداى «التوحید أن تنسى غیر الله» این همه ابتهاج دارد، ابتهاج خاتم‏ گیرنده قرآن چه حدّ است و خود ابتهاج تو چونست. الهى به ابتهاج خودت و ابتهاج خاتمت، ابتهاج حسن و دیگر نفوس والهه‏ ات را مزید گردان و وعده حق «لدینا مزید»ت را در حقشان اکید فرما.

الهى‏ شکرت که در این شب مبارک به لیلة القدر رسیدم (11 ع 1/ 1394 ه ق).

الهى‏ شکرت که مجاز را قنطره حقیقت گردانیدى‏ تا از لیلة القدر زمانى زمینى به لیلة القدر آسمانى رسیدم.

الهى‏ کلمات و کلامت که اینقدر شیرین و دلنشین اند خودت چونى.

الهى‏ توفیق امتثال آن رؤیاى شیرین «یا حسن خذ الکتاب بقوة» مرحمت بفرما.

الهى‏ از نام بردن انبیاء و ملائکه شرم دارم که با کدام زبان؛ با نام تو چه کنم که فرموده ‏اى عظّم اسمائى، و با تلاوت کتاب تو چه که‏ لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ.


الهی نامه علامه حسن زاده آملی

در کتاب کیمیای محبت که درباره شیخ رجبعلی خیاط نوشته شده است در جایی سفارش به خواندن دعای عدیله و سوره حشر بعد از نماز صبح شده است. اما دعای عدیله چیست؟


علامه حسن زاده آملی در نکته 134 کتاب هزار و یک نکته فرموده اند:

مرحوم شیخ عباس قمی در کتاب گرانقدر مفاتیح الجنان درباره دعای شریف جوشن کبیر را آورده اند فرموده است: « و آن هزار اسم است و در آن است اسم اعظم…» اما در حقیقت این دعا هزار و یک اسم است، زیرا بند 55 آن دارای یازده اسم است:

«1- یا من نفذ فی کل شیء امره 2- یا من لحق بکل شیء علمه 3- یا من بلغت الی کل شیء قدرته 4- یا من لا تحصی العباد نعمه 5- یا من لا تبلغ الخلائق شکره 6- یا من لا تدرک الافهام جلاله 7- یا من لا تنال الاوهام کنهه 8- یا من العظمة و الکبریاء ردائه 9- یا من لا ترد العباد قضائه 10- یا من لا ملک الا ملکه 11- یا من لا عطاء الا عطائه»

 

اما ظاهرا با تحقیق بیشتر معلوم می شود تعدادی از اسماء در این دعا تکرار شده اند و 995 اسماء حسنای الهی در این دعا وجود دارد.

این مکرّرات به شرح زیر هستند:

یا من هو بمن عصاه حلیم هم در بند 18 آمده است و هم در بند 96

یا من لم یتخذ صاحبه و لا ولدا در بندهای 62 و 84

یا نافع در بندهای 9 و 32

یا من هو بمن رجاه کریم در بند های 18 و 96

یا من فضله عمیم در بندهای 48 و 98

یا انیس من لا انیس له در بندهای 28 و 59

دعایی برای ادای قرض

شیخ بهایی کتابی دارد به نام « الأربعون حدیثا» که چهل حدیث را در آن مفصلا شرح کرده است. این کتاب مشحون است از فواید لغوی و ادبی و کلامی و حتی ریاضی که جناب شیخ جامعیت خود را در آن به اثبات رسانده است.

ایشان در حدیث شانزدهم این کتاب بدون مقدمه و مؤخره، یک خاطره کوتاه و عجیب از خودشان نقل می کنند و هیچ توضیح دیگری نمی دهند و به حدیث بعد می روند.

متن و ترجمه این بخش از کتاب را در آینجا می آوریم.

خدای متعال در آیه ۳۷ سوره آل عمران می فرماید هر وقت که جناب زکریا وارد مخل عبادت حضرت مریم می شد سفره ای پر رزق و روزی نزد او می یافت و وقتی سوال می کرد اینها از کجا آمده جواب می شنید از نزد خدایی که به هر کس بخواهد بی حساب روزی می دهد.

در آیه بعد می فرماید:

هُنَالِکَ دَعَا زَکَرِیَّا رَبَّهُ ۖ قَالَ رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً ۖ إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاء

اینجا بود که زکریا پروردگارش را خواند و طلب فرزند کرد.

چه شد که جناب زکریا تاثیر شدید قرار گرفت و دعایی از صمیم قلب برای طلب فرزند کرد؟

فصل هشتم در دعاى مأثور و غیر مأثور

در این فصل بحث از دعاى مأثور و غیر مأثور است و نتیجه مستفاد آن براى اهل بصیرت بسیار گرانقدر است. مأثور آنست که از پیغمبر و امام منقول است. و خواندن غیر مأثور خواه شخص را قدرت آن باشد که از خود انشاء کند، و یا دیگرى انشاء کرده است بخواند، جائز است و کسى آن را حرام ندانسته است و مانع نشده است چنانکه در ابتداى تصنیف و تألیف و وعظ و خطابه و صلوة جمعه و عیدین و نظیر آنها حق سبحانه را هر کس به لسان خود حمد و ثناء مى‏کند، و سیره علماء بر این سارى است و آن را روا دارند. نقل نکته 884 «هزار و یک نکته» در بیان این مطلب لازم است که آنچه را در این فصل باید بگوئیم در آنجا بطور اجمال گفته شده است، و آن اینکه: اهل بصیرت باید به ذیل این حدیث شریف توجّه تامّ داشته باشند:

یک بحثی در معارف ادعیه وجود دارد تحت این عنوان که آیا دعا حتما باید از اهل بیت روایت شده باشد، و اسناد ادعیه تا چه اندازه اهمیت دارد. آیت الله مجتبی طهرانی در این سخنرانی کوتاه به این سوال پاسخ می دهند و با استناد به احادیث «من بلغ» و قاعده «تسامح در ادله سنن» روشن می کنند لازم نیست دعا مأثور باشد.


با کلیک اینجا در آپارات ببینید.


فصل هشتم از رساله «نور علی نور» علامه حسن زاده آملی هم در این باب است که در این لینک می توانید مطالعه بفرمایید.