عباس ذوالقدری

عباس ذوالقدری
سایت قبلی 2baleparvaz.ir
کانال تلگرامی قبلی menbardigital@

امام صادق علیه السلام فرمود: مَنْ تَعَلَّمَ الْعِلْمَ وَ عَمِلَ بِهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ دُعِیَ فِی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ عَظِیماً فَقِیلَ تَعَلَّمَ لِلَّهِ وَ عَمِلَ لِلَّهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ (الکافی، ج‏1، ص: 36) یعنی: هر که براى خدا علم را بیاموزد و به آن عمل کند و به دیگران بیاموزد در ملکوت آسمانها عظیمش خوانند و گویند: آموخت براى خدا، عمل کرد براى خدا، تعلیم داد براى خدا.

امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِمْ (نهج البلاغه، حکمت 73)
یعنی: کسی که خود را رهبر و امام مردم قرار داد باید قبل از تعلیم دیگران به تعلیم خود پردازد و پیش از آنکه به زبان تربیت کند، به عمل تعلیم دهد. و آن که خود را تعلیم دهد و ادب کند، به تعلیم و تکریم سزاواراتر است از آن که دیگری را تعلیم دهد و ادب آموزد.

۳۰ مطلب با موضوع «نکته های قرآنی» ثبت شده است

ان کیدکن عظیم

در قرآن کریم در مورد کید و مکر شیطان گفته شده که ضعیف است: (إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطَانِ کَانَ ضَعِیفًا) اما در مورد کید و مکر زنان گفته شده که عظیم است: (إِنَّ کَیْدَکُنَّ عَظِیمٌ)

چرا مکر زنان از مکر شیطان بزرگتر است؟! در تفسیر میبدی چند وجه گفته شده؛

اولا: شیطان صیاد است و زن دام. که در روایت داریم النساء حبائل الشیطان، یعنی زنان دامهای شیطانند. و صیاد پیدا و دام نهان است. احتراز از پیدا راحت تر از نهان است.

ثانیا: کید زنان ناخودآگاه در انسان اثر می کند اما کید شیطان اگر اراده خود شخص نباشد اثر نمی کند.

ثالثا: شیطان با گفتن لاحول بگریزد بخلاف زنان!

رابعا: شیطان فقط وسوسه می کند و خودش دیده نمی شود در حالی که زن هم وسوسه می کند هم خودش جلوی چشم است و نگاه کردن به او خودش اثری جداگانه دارد.

خامسا: کید شیطان در مقابله با رحمت و عصمت خداست، اما کید زنان در مقابله با شهوت و میل مردان.

حضرت ابراهیم در خواب ندید که سر اسماعیل را از بدنش جدا می‌کند. فقط دید که در حال ذبح فرزندش است.
یَا بُنَیَّ إِنِّی أَرَىٰ فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ

و وقتی که پسر را به پهلو خواباند و در همان حالتی قرار گرفت که در رویا مشاهده کرده بود، و تا همین لحظه را هم دیده بود و نه بیشتر، ندا آمد: قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیَا، رویا را تصدیق کردی و از این امتحان سربلند بیرون آمدی و تمام.
حضرت اسماعیل هم در پاسخ نگفت: مرا ذبح کن، بلکه گفت: افعل ما تؤمر، آنچه را که امر شده‌ای انجام بده.
زیرا هر دو می‌دانستند این رویا مجوزی برای کشتن فرزند نیست.
فقط آنچه در پشت این امتحان سخت و دشوار پنهان بود را نمی‌دانستند.

إِنَّ هذا لَهُوَ الْبَلاءُ الْمُبِین

شرف مومن

شَرَفُ الْمُؤْمِنِ قِیَامُهُ بِاللَّیْلِ وَ عِزُّ الْمُؤْمِنِ اسْتِغْنَاؤُهُ عَنِ النَّاس

جامع الأخبار، ص85

 

گرچه بامداد و شامگاه و صبح و ظهر و عصر فرصت برای عبادت هست اما «إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قیلاً» (مزمل6)

 

اگر سوز دلی باشد این سوز دل را با اشک باید فرو نشاند. هر چند برخی هم گفته اند اشک را توان آن نیست که سوز دل را بنشاند اما حافظ بهتر گفته که: 

گریه شام و سحر شکر که ضایع نگشت

قطره باران ما گوهر یک دانه شد

اهل سوز و ناله می خواهند با اشک سوزشان بیشتر شود. جعلنی اللهم منهم.

 

 

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ صَلَاةُ اللَّیْلِ تُحَسِّنُ الْوَجْهَ وَ تُحَسِّنُ الْخُلُقَ وَ تُطَیِّبُ الرِّیحَ وَ تُدِرُّ الرِّزْقَ وَ تَقْضِی الدَّیْنَ وَ تَذْهَبُ بِالْهَمِّ وَ تَجْلُو الْبَصَر

بلال حبشی هم مبیضه الوجه محشور خواهد شد.

 

إِنَّ الْعَبْدَ لَیَقُومُ فِی اللَّیْلِ فَیَمِیلُ بِهِ النُّعَاسُ یَمِیناً وَ شِمَالًا وَ قَدْ وَقَعَ ذَقَنُهُ عَلَى صَدْرِهِ فَیَأْمُرُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَبْوَابَ السَّمَاءِ فَتُفَتَّحُ ثُمَّ یَقُولُ لِلْمَلَائِکَةِ انْظُرُوا إِلَى عَبْدِی مَا یُصِیبُهُ فِی التَّقَرُّبِ إِلَیَّ بِمَا لَمْ أَفْتَرِضْ عَلَیْهِ رَاجِیاً مِنِّی لِثَلَاثِ خِصَالٍ ذَنْباً أَغْفِرُهُ لَهُ أَوْ تَوْبَةً أُجَدِّدُهَا لَهُ أَوْ رِزْقاً أَزِیدُهُ فِیهِ فَأُشْهِدُکُمْ مَلَائِکَتِی أَنِّی قَدْ جَمَعْتُهُنَّ لَ

همیشه راهی هست

اِستیوِن ویلیام هاوکینگ فیزیکدان و کیهان‌شناس در پاسخ به این سوال که چگونه با شرایط سخت کنار می آید گفته است: همیشه یک راه خروجی هست. اگر احساس کردیم هیچ چیزی سر جایش نیست و مشکلات فراوان است بدانیم حتما راهی به دنیایی متفاوت وجود دارد. فیلمش اینجاست.

 

پاسخ او نسبتا صحیح است. برای مومنان و متقیان همیشه راهی هست. وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً (2) وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُه ... (سوره مبارکه طلاق 2 و 3)

اما برای کافران و منافقان راهی نیست: وَ مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبیلا (سوره مبارکه نساء 88)

حقیقت سوره یس

تفسیر البرهان فى فضل سورة یس: الشیخ فى مجالسه باسناده قال قال ابو عبد الله علیه السلام علموا اولادکم یس فانها ریحانة القرآن.

و فى الامالى عن على علیه السلام قال الحسن و الحسین علیهما- السلام ریحانتا رسول الله (ص) (روح من سفینة البحار).

و فى مسند احمد بن حنبل (ج 5 ص 51) باسناده عن مبارک بن فضالة فى الحسن اخبرنى ابوبکرة ان رسول الله (ص) کان یصلى فاذا سجد وثب الحسن على ظهره و على عنقه فیرفع رسول الله رفعا رفیقا لئلا یصرع قال فعل ذلک غیر مرة فلما قضى‏ صلاته قالوا یا رسول الله رأیناک صنعت بالحسن شیئا ما رأیناک صنعته قال انه ریحانتى من الدنیا و ان ابنى هذا سید و عسى الله تبارک و تعالى ان یصلح به بین فئتین من المسلمین.

و الروایة فى أن الحسن و الحسین ریحانتا رسول الله مشحونة فى جوامع الفریقین فراجع الى روح من المعجم المفهرس لالفاظ الحدیث النبوى و غیره و کذلک التعبیر بریحانة فى القرآن سیما فى یس منه و فى تفسیر نور الثقلین للحویزى عن انس بن مالک عن رسول الله (ص) قال ان لکل شى‏ء قلبا و قلب القرآن یس.

و فى الجامع الصغیر: ان لکل شى‏ء قلبا و قلب القرآن یس و من قرأ یس کتب الله له بقرائتها قرائة القرآن عشر مرات، الدارمى ت عن أنس.

و کذلک فى مسند احمد بن حنبل عن معقل بن یسار عن رسول الله (ص) فى ذیل حدیث؛ و یس قلب القرآن (ج 5 ص 26) و در نسخه ‏اى عتیق خطى در علوم غریبه آمده است که در حدیث آمده که قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم:

لکل شى‏ء قلب و قلب القرآن یس و قلب الیاسین سلام قولا من رب رحیم.

و قد تقرر عند اولى الالباب أن الامام علیه السلام قلب عالم الامکان فالقرآن ریحانة و الامام ریحانة و یس قلب القرآن و الامام قلب عالم الامکان فالامام قرآن، و القرآن امام.

و قد روى عن رسول الله (ص) انه قال انى مخلف فیکم الثقلین کتاب الله و عترتى اهل بیتى لن تضلوا ما تمسکتم بهما و انهما لن یفترقا حتى یردا على الحوض.

و حدیث الثقلین قد رواه الفریقان فى جوامعهم الروائیه على طرق کثیرة و صور عدیدة فالقرآن مع الامام و الامام مع- القرآن یدور الامام حیث یدور القرآن و یدور القرآن حیث یدور الامام.

ثم ان کون یس قلب القرآن لعله لمکان آیة و کل شى‏ء أحصیناه فى امام مبین و ذلک لما جاء فى عدة روایات من أنه الامام الذى احصى الله تبارک و تعالى فیه علم کل شى‏ء، فراجع الى تفسیرى البرهان و نور الثقلین فى المقام. و لا مانع عقلا و نقلا من أن یبلغ الانسان الى مبلغ فى العبادة و التوجه الى الملکوت یصیر الامام المبین الذى فیه تبیان کل شى‏ء. و لنا فى المقام کلام و الحمد لله رب العالمین.

شرایط ارتباط با قرآن

قرآن تاجی بر سر اهل آن است. ارتباط با قرآن، موجب بیداری شب و منظم شدن امور زندگی است. البته ارتباط با قرآن، یک سرّی دارد و آن این است که با قرآن سلطنت و هیبتی هست که آن کتاب، انتظار ندارد کسی که با او ارتباط پیدا کرده است، کارهای زننده انجام دهد یا تحت تأثیر شیطان و قوای غضبیه و شهویه باشد. اگر کسی خواستزیاده‌روی یا تندروی کند، قرآن، سلطنت خودش را می‌‌‌‌‌‌گیرد؛ اما اگر یک پرده کوچکی از تجلّی قرآن بر کسی نمایان شود، خودش را در مقابل سلطانی مهیب می‌‌‌‌‌‌بیند که حق ندارد در حضور او، یک مقدار، این طرف و آن طرف‌‌‌‌‌‌تر نگاه کند.[۱]

درک قرآن، زمانی حاصل می‌‌‌‌‌‌شود که انسان از تشتت افکار، اشتغال‌های باطل و وهن در افکار و افعال، بیرون بیاید. این درک است که در قبر به صورت زیباترین فرد و مأنوس‌‌‌‌‌‌ترین فرد می‌‌‌‌‌‌آید. یکی از چیزهایی که اهل برزخ و قبر با آن سر و کار دارند، همین است.


[۱] . در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است: فی قولِهِ تعالى‌‌‌‌‌‌: «الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ»: یُرَتِّلُونَ آیاتِهِ، ویَتَفَهَّمونَ مَعانِیَهُ، ویَعمَلُونَ بأحکامِهِ، ویَرجُونَ وَعدَهُ، ویَخشَونَ عَذابَهُ، ویَتَمَثَّلُونَ قصَصَهُ، ویَعتَبِرُونَ أمثالَهُ، ویَأتُونَ أوامِرَهُ، ویَجتَنِبونَ نَواهِیَهُ. ما هُو واللَّهِ بحِفظِ آیاتِهِ وسَردِ حُروفِهِ، وتِلاوَهِ سُوَرِهِ ودَرسِ أعشارِهِ وأخماسِهِ، حَفِظُوا حُروفَهُ وأضاعُوا حُدودَهُ، وإنّما هو تَدَبُّرُ آیاتِهِ، یقولُ اللَّهُ تعالى‌‌‌‌‌‌: «کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ مُبارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ».

حضرت امام صادق علیه السلام درباره آیه: «کسانى که به آنان کتاب دادیم، آن را تلاوت مى‌‌‌‌‌‌کنند آن گونه که حق تلاوت آن است» فرمودند: آیاتش را روشن و شمرده مى‌‌‌‌‌‌خوانند، سعى مى‌‌‌‌‌‌کنند معانى‌‌‌‌‌‌اش را بفهمند، احکام و فرامینش را به کار مى‌‌‌‌‌‌بندد، به وعده‌‌‌‌‌‌اش امیدوارند، از عذابش مى‌‌‌‌‌‌ترسند، از داستان‌هایش سرمشق مى‌‌‌‌‌‌گیرند، از مثل‌هایش‌‌‌‌‌‌ پند مى‌‌‌‌‌‌گیرند، امرهایش را به جا مى‌‌‌‌‌‌آورند و از نهى‌‌‌‌‌‌هایش دورى مى‌‌‌‌‌‌کنند. به خدا سوگند! حق تلاوت قرآن به حفظ آیات و پشت سر هم خواندن حروف و کلماتش و تلاوت سوره‌‌‌‌‌‌اى و مطالعه حواشى و هوامش آن، نیست. حروف و کلماتش را حفظ مى‌‌‌‌‌‌کردند و حدود و معانی‌اش را فروگذاشتند، بلکه به تدبّر و تأمل در آیات آن است؛ خداوند متعال مى‌‌‌‌‌‌فرماید: «کتابى است خجسته که سوى تو فرو فرستادیم، تا در آیات آن تدبّر کنند» (تنبیه الخواطر، ۲/ ۲۳۶).

┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 
حجة الاسلام جعفر ناصری

نعمت عقل

موضوع تفکر و تعقل بسیار مهم است؛ چه از حیث بودن آن در انسان، و چه نبودن آن در حیوان.

نبودن قوه تعقل در حیوانات هم نعمت بزرگی برای انسان است که کمتر مورد توجه واقع شده است.

اگر حیوان کوچکی مثل گربه عقل داشت زندگی انسان را مختل می کرد. تا برویم بالاتر، اسب و گاو و فیل و هر چه حیوانات نیرومندتر اگر عقل داشتند خطرناک تر بودند برای زندگی انسان. اما بدون عقل هر چقدر هم جثه بزرگی داشته باشند در تسخیر انسان هستند.

خدای متعال در چندین موضع از قرآن حکیمش این نعمت بزرگ را یادآور شده است:

وَ الْخَیْلَ وَ الْبِغالَ وَ الْحَمیرَ لِتَرْکَبُوها وَ زینَةً وَ یَخْلُقُ ما لا تَعْلَمُونَ.

وَ الْأَنْعَامِ مَا تَرْکَبُونَ. لِتَسْتَوُاْ عَلىَ‏ ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْکُرُواْ نِعْمَةَ رَبِّکُمْ

أَ وَ لَمْ یَرَوْاْ أَنَّا خَلَقْنَا لَهُم مِّمَّا عَمِلَتْ أَیْدِینَا أَنْعَمًا فَهُمْ لَهَا مَلِکُونَ. وَ ذَلَّلْنَاهَا لهَمْ فَمِنهْا رَکُوبهُمْ وَ مِنهْا یَأْکلُونَ.

و آیات بسیار دیگر



هنگامی که امام حسین علیه السلام به بالین «حبیب بن مظاهر» آمد، به انیس بودن وی با قرآن اشاره کرد و فرمود: «للَّهِ دَرُّکَ یا حَبیب! لَقَدْ کُنْتَ فاضِلاً تَخْتِمُ الْقُرْآنَ فى لَیْلَةٍ واحِدَةٍ؛ اى حبیب! خدا به تو پاداش نیک عنایت کند، تو انسان با کمالى بودى و در یک شب، قرآن را ختم مى کردى.


شجره طوبى، شیخ مهدی حائری، المکتبۀ حیدریه، نجف اشرف، 1385‏ق، ج‏2، ص‏442.

محراب و محاربه

ﺩﺭ ﻣﺠﻤﻊ ﺍﻟﺒﻴﺎﻥ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ: ﻣﺤﺮﺍﺏ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺟﻬﺖ ﻣﺤﺮﺍﺏ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺷﺨﺼﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺧﺪﺍ ﮔﺸﺘﻪ ﺩﺭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻧﻤﺎﺯﺵ ﺑﺎ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﻣﺤﺎﺭﺑﻪ ﺩﺍﺭﺩ.

 

المیزان، ج۱۴، ص۲۲ به نقل از تفسیر مجمع البیان



کلمه 637 از کتاب هزار و یک کلمه علامه حسن زاده آملی

این کلمه رساله اى گرانقدر در تفسیر سوره مبارکه اخلاص تألیف عالم جلیل رجب برسى صاحب کتاب مشارق انوار الیقین فى کشف اسرار امیرالمؤمنین علیه السلام است که نسخه اى خطى از آن در کتابخانه این داعى، حسن حسن زاده آملى موجود است و به نقل آن در این کتاب هزار و یک کلمه تبرّک مى جوییم.