عباس ذوالقدری

عباس ذوالقدری
سایت قبلی 2baleparvaz.ir
کانال تلگرامی قبلی menbardigital@

امام صادق علیه السلام فرمود: مَنْ تَعَلَّمَ الْعِلْمَ وَ عَمِلَ بِهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ دُعِیَ فِی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ عَظِیماً فَقِیلَ تَعَلَّمَ لِلَّهِ وَ عَمِلَ لِلَّهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ (الکافی، ج‏1، ص: 36) یعنی: هر که براى خدا علم را بیاموزد و به آن عمل کند و به دیگران بیاموزد در ملکوت آسمانها عظیمش خوانند و گویند: آموخت براى خدا، عمل کرد براى خدا، تعلیم داد براى خدا.

امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِمْ (نهج البلاغه، حکمت 73)
یعنی: کسی که خود را رهبر و امام مردم قرار داد باید قبل از تعلیم دیگران به تعلیم خود پردازد و پیش از آنکه به زبان تربیت کند، به عمل تعلیم دهد. و آن که خود را تعلیم دهد و ادب کند، به تعلیم و تکریم سزاواراتر است از آن که دیگری را تعلیم دهد و ادب آموزد.

۳۲ مطلب با موضوع «حدیث و شرح آن» ثبت شده است

مضامین و معارف والایی در ادعیه وجود دارد که در روایات یافت نمی شود. زیرا اهل بیت در گفتگوی مردم سطح خود را تنزل می دانند و مطالب را بیان می فرمودند همانطور که در حدیث نبوی داریم «إنّا مَعاشِرَ الأَنبِیاءِ اُمِرنا أن نُکَلِّمَ النّاسَ عَلى قَدرِ عُقولِهِم» اما در گفتگوی با خدای متعال با عالی ترین مراتب وجودی خودشان حرف می زدند.

به عنوان مثال: سیّد بن طاوس در کتاب «المجتنى» آورده است: الدعاء المروى عن مولانا علىّ بن موسى الرضا علیهما السّلام: یَا بَدِی‏ءُ یَا بَدِیعُ ، یَا قَوِیُّ یَا مَنِیعُ ، یَا عَلِیُّ یَا رَفِیعُ ، صَلِّ عَلَى مَنْ شَرَّفْتَ الصَّلَاةَ بِالصَّلَاةِ عَلَیْه

یعنی خدایا صلوات بفرست بر کسی که نماز بخاطر صلوات بر او شرافت یافته است که منظور وجود مقدس پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می باشد.

این مفهوم که «خداوند نماز را با اشتمال بر درود فرستادن بر انسان کامل شرافت بخشیده است» مفهوم بسیار بلندی است که در روایات دیده نمی شود.

استدراج

امام حسین علیه السلام در دعایی به خدای متعال عرضه داشته اند: «اللَّهُمَّ لَا تَسْتَدْرِجْنِی بِالْإِحْسَانِ»، خدایا! من را با احسان کردن استدراج نکن. 

استدراج یکی از روش های آزمایش و امتحان است. خدای متعال در قرآن کریم می فرماید: «وَالَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَیْثُ لاَ یَعْلَمُونَ» یعنی: و کسانى که آیات ما را تکذیب کردند، به تدریج آنها را خواهیم گرفت، از جایى که نمی دانند. 

در روایتی از امام زین العابدین (علیه السلام) منقول است که حضرت در رابطه با استدراج فرمودند: اگر خداوند نعمتی را بدهد و تو شکر نعمتش را فراموش کنی، برای مرتبه دوم به تو نعمت می‌دهد و امتحانت می‌کند تا ببیند آیا شکرش می‌کنی یا باز هم فراموش می‌کنی. اگر باز هم سپاس نگویی، برای مرتبه سوم، یک نعمت دیگر می‌دهد. اگر شکر نکردی یکی دیگر می‌دهد.

و امیرالمومنین فرمود: َ إِذَا رَأَیْتَ رَبَّکَ سُبْحَانَهُ یُتَابِعُ عَلَیْکَ نِعَمَهُ وَ أَنْتَ تَعْصِیهِ فَاحْذَرْه‏ 

 چون دیدى پروردگارت پى در پى نعمت‏ هاى خود را به تو می رساند و تو او را نافرمانى می کنی از او بترس. [زیرا حتما دچار استدراج شده ای] (نهج البلاغه حکمت 25)