قرآن شعر نیست اما برخی آیات و عبارات آن
با اوزان عروضی مطابقت دارند و با بحری از بحور سازگارند. این آیات را می توان با ریتم
و آهنگ شعری خواند که در این صورت زیبایی خاصی دارند.
مثلا:
و یهدیک صراطا مستقیما = مفاعیلن مفاعیلن
فعولن
انا فتحنا لک فتحا مبین (با تصرف در الف
آخر مبینا)= مستفعلن مفتعلن فاعلات
لن تنالو البر حتی تنفقوا مما تحبون = فاعلاتن
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن
برخی از شعرا با چنین آیاتی اشعاری سروده
اند. مثلا:
خون خواجه کعبه است و نان او بیت الحرام / نیک
بنگر تا به کعبه جز به رنج تن رسی؟
برنبشته بر کنار خوان او خطی سیاه / «لم تکونوا
بالغیه الا بشق الانفسِ»
- مولوی
شب وصلست و طی شد نامه هَجر / «سلام فیه حتی
مطلع الفجر»
- حافظ
نظامی سروده:
بسم الله الرحمن الرحیم / هست کلید در گنج
حکیم
امیرخسرو دهلوی هم گفته:
بسم الله الرحمن الرحیم / خطبه قدس است به
ملک قدیم
علامه حسن زاده آملی هم گفته:
به بسم الله الرحمن الرحیم است / که عارف
در مقام کن مقیم است
حافظ با حذفی مختصر آیه ۶۵ طلاق را در شعر
خود گنجانده:
تو نیک و بد خود هم از خود بپرس / چرا بایدت
دیگری محتسب
«و من یتق الله یجعل له مخرجا / و یرزقه من
حیث لا یحتسب»
حکیم مختاری آیه ۹۳ یوسف را:
«القوه علی وجه ابی یأت بصیرا» / در شأن تو
شاه از پسر تاجورت باد
ابونواس:
و فتیه فی مجلس ریحانهم / تحیة قد عدموا الثقیلا
«دانیه علیهم ظلالها / و ذللت قطوفها تذلیلا»
انوری:
جز جمال الدین خطیب ری که برخواند از نُبی
/ «مسلماتٌ مومناتٌ قانتاتٌ تائبات»
تا کند تقطیع این یک وزن وزّان سخن / فاعلاتن
فاعلاتن فاعلاتن فاعلات
و نمونه های دیگری هم البته هست...