ابعاد معرفتی علی علیه السلام
ابو نصر سراج از اندیشمندان قرن چهارم گفته است:
اگر علی (ع) به کار جنگ اشتغال نداشت، چنان از علم ایشان به ما می رسید که قلب ها طاقت آن را نمی داشتند.
در رابطه با این سخن باید عرض کنیم این حرف صحیحی نیست. البته شاید منظور گوینده این باشد که وقت حضرت را با جنگ و اینها گرفتند و مزاحمت ایجاد کردند و اجازه ندادند عدالت را بتمامه بسط دهند.
اما این حرفی که به این صورت گفته شده صحیح نیست. مثل این می ماند که کسی بگوید اگر حضرت به حفر قنوات و چاه ها مشغول نمی شد علم بیشتری از ایشان نصیبمان می شد! اگر حضرت هر روز ساعاتی رو به بازی با کودکان خودش و یا ایتام در کوچه اختصاص نمی داد… و یا اگر حضرت به بازار سرکشی نمی کرد و به اختلافات مردم رسیدگی نمی کرد وقت بیشتری داشت که تعلیم کند!
اینها حرف کسانی است که جنگ و کار و رسیدگی به خانواده و تعلیم و … را از هم جدا می پندارند و فکر می کنند منظور از علم همین سیاهه هایی است که در کلاس ها مشغول تدریس و تدرس آن هستیم.
علم در بستر زندگی معنا پیدا می کند و جنگ هم بخشی از زندگی است و چیزهای دیگر هم همینطور. بسیاری از معارف و حقایقی که حضرت برای مصاف با دشمن بیان کرده اند و با عمل خود نشان داده اند چه در جنبه نظامی و چه در جنبه فرهنگی در خطب و رسائل نهج البلاغه منعکس شده است و اتفاقا بخش بزرگی از نیازهای انسان ها همین مسائل است. جنگ حق و باطل از فرزندان آدم هابیل و قابیل شروع شده و تا قیام قیامت ادامه خواهد داشت و اتفاقا در میان ائمه اطهار امیرالمومنین بیشتر با این مسئله درگیر بوده و در هر دو جبهه جنگ نظامی و جنگ نرم معارف بی نظیری به انسان ها ارائه داده است.
پی نوشت: اضافه کنم با این همه اشتغالات حضرت باز هم از علم ایشان آنقدر به ما رسیده است که قلب ها را طاقت آن نباشد.