واقعه 14 انسان در عرف عرفان
واقعه 14
به دستور حضرت استادم علامه آقا سید محمد حسین طباطبایى (رضوان اللّه تعالى علیه) از اول ماه ذى القعده تا دهم ذى الحجه 1389 ه ق، در اربعین کلیمى بودم وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثِینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً ... (سوره اعراف، آیه 142)؛ در اوائل ماه ذى الحجه مذکور به توجه نشسته بودم، انتقالى روى آورد تا در کنار نهرى گذارم افتاد، درخت انجیرى در کنار آن نهر بود و انجیر بسیار داشت، دو دانه از انجیر آن درخت را خوردهام وَ التِّینِ وَ الزَّیْتُونِ؛ و در شبهاى دیگر هم کم و بیش حشر با افرادى بود، و گاهى سؤال و جواب هم پیش می آمد.
تبصره: در بیان و تفسیر کریمه یاد شده و اربعین کلیمى به شرح عین 28 و 47 سرح العیون فی شرح العیون رجوع شود. (ط 1، ص 423 و 585).
دستور: شبى در قم در معیّت حضرت استاد علامه آقا سید محمد حسین طباطبایى (روحى فداه) به سوى منزل آن جناب که بیت المعمور این کمترین بوده است می رفتیم، در اثناى راه به من فرمود قبل از آن که به توجّه بنشینى: «سوره مبارکه و الضّحى، و الم نشرح را بخوان که براى انتقال، و صفاى باطن، و رؤیاى صالحه در حال توجّه بسیار مفید است».
اى عزیز، بعد از آن که فرعون هلاک شد حق (تعالى) با کلیمش علیه السّلام بناى مواعده گذاشت، قوله (سبحانه): وَ إِذْ فَرَقْنا بِکُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَیْناکُمْ وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ. وَ إِذْ واعَدْنا مُوسى أَرْبَعِینَ لَیْلَةً ... (سوره بقره، آیه 50 و 51)؛ تا فرعون نفس را نکشتى از اربعین کلیمى لوحى بر موسى روح لائح نخواهد شد.
هزار و یک کلمه، ج5، ص: 265