عباس ذوالقدری

عباس ذوالقدری
سایت قبلی 2baleparvaz.ir
کانال تلگرامی قبلی menbardigital@

امام صادق علیه السلام فرمود: مَنْ تَعَلَّمَ الْعِلْمَ وَ عَمِلَ بِهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ دُعِیَ فِی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ عَظِیماً فَقِیلَ تَعَلَّمَ لِلَّهِ وَ عَمِلَ لِلَّهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ (الکافی، ج‏1، ص: 36) یعنی: هر که براى خدا علم را بیاموزد و به آن عمل کند و به دیگران بیاموزد در ملکوت آسمانها عظیمش خوانند و گویند: آموخت براى خدا، عمل کرد براى خدا، تعلیم داد براى خدا.

امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِمْ (نهج البلاغه، حکمت 73)
یعنی: کسی که خود را رهبر و امام مردم قرار داد باید قبل از تعلیم دیگران به تعلیم خود پردازد و پیش از آنکه به زبان تربیت کند، به عمل تعلیم دهد. و آن که خود را تعلیم دهد و ادب کند، به تعلیم و تکریم سزاواراتر است از آن که دیگری را تعلیم دهد و ادب آموزد.

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قرآن شعر نیست» ثبت شده است

قرآن شعر نیست اما برخی آیات و عبارات آن با اوزان عروضی مطابقت دارند و با بحری از بحور سازگارند. این آیات را می توان با ریتم و آهنگ شعری خواند که در این صورت زیبایی خاصی دارند.

مثلا:

و یهدیک صراطا مستقیما = مفاعیلن مفاعیلن فعولن

انا فتحنا لک فتحا مبین (با تصرف در الف آخر مبینا)= مستفعلن مفتعلن فاعلات

لن تنالو البر حتی تنفقوا مما تحبون = فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن

 

برخی از شعرا با چنین آیاتی اشعاری سروده اند. مثلا:

 

خون خواجه کعبه است و نان او بیت الحرام / نیک بنگر تا به کعبه جز به رنج تن رسی؟

برنبشته بر کنار خوان او خطی سیاه / «لم تکونوا بالغیه الا بشق الانفسِ»

- مولوی

 

شب وصلست و طی شد نامه هَجر / «سلام فیه حتی مطلع الفجر»

- حافظ

 

نظامی سروده:

بسم الله الرحمن الرحیم / هست کلید در گنج حکیم

 

امیرخسرو دهلوی هم گفته:

بسم الله الرحمن الرحیم / خطبه قدس است به ملک قدیم

 

علامه حسن زاده آملی هم گفته:

به بسم الله الرحمن الرحیم است / که عارف در مقام کن مقیم است

 

حافظ با حذفی مختصر آیه ۶۵ طلاق را در شعر خود گنجانده:

تو نیک و بد خود هم از خود بپرس / چرا بایدت دیگری محتسب

«و من یتق الله یجعل له مخرجا / و یرزقه من حیث لا یحتسب»

 

حکیم مختاری آیه ۹۳ یوسف را:

«القوه علی وجه ابی یأت بصیرا» / در شأن تو شاه از پسر تاجورت باد

 

ابونواس:

و فتیه فی مجلس ریحانهم / تحیة قد عدموا الثقیلا

«دانیه علیهم ظلالها / و ذللت قطوفها تذلیلا»

 

انوری:

جز جمال الدین خطیب ری که برخواند از نُبی / «مسلماتٌ مومناتٌ قانتاتٌ تائبات»

تا کند تقطیع این یک وزن وزّان سخن / فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات

 

و نمونه های دیگری هم البته هست...